سفارش تبلیغ
صبا ویژن

tanhaeii

tanha

هیچ کس ویرانیم را حس نکرد... وسعت تنهائیم را حس نکرد... در میان خنده های تلخ 
من... گریه پنهانیم را حس نکرد... در هجوم لحظه های بی کسی... درد بی کس ماندنم را 
حس نکرد... آن که با آغاز من مانوس بود... لحظه پایانیم را حس نکرد.
شعر عاشق
یک بار برای دیدن دریا قدم به ساحل گذاشتی... اما امواج دریا هزاران بار برای 
بوسیدن قدمگاهت تا روی ساحل پیش آمدند. دلم برات تنگ میشه اما هزاران بار بر 
قدمگاهت بوسه میزنم. 
 
شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد .بیدار باش من با سبدی پر از بوسه می آیم و 
آن را قبل از چیدن روی گونه هایت میکارم تا بدانی ای خوبم دوستت دارم.
شعر عاشق
اگر می توانستم مجازاتت کنم از تو می خواستم به اندازه ای که تو را دوست دارم مرا دوست داشته باشی. 


[ دوشنبه 92/8/13 ] [ 12:50 عصر ] [ mohadese ] نظر